ع. بهزاد
۰۲ جولای ۲۰۱۸
چگونه بحث سیاسی کنیم؟
گفتۀ مشهوری است که "سیاست هم علم است، هم هنر". سیاست به عنوان علم در میان سائر رشته های علوم اجتماعی جایگاه ممتاز علمی داشته و به حیث یکی از رشته های دانش بایستی همراه با ترمینولوژی(مفاهیم) و قواعد و اصول سیاسی فراگرفته می شود. سیاست در عین حال هنر است. این هنر علاوه از شم سیاسی افراد معین، باید در جریان بحث و عمل سیاسی به اثر مطالعه، تمرین و ممارست آموخته شود.
عده ای از افراد وقتی که به صحبت و تحلیل های سیاسی می پردازند، چگونگی آغاز مشخص بحث، موضوع صحبت و هدف بحث نزد شان خلط می شود. این خود نشان دهندهٔ آن است که فرد شرکت کننده در بحث سیاسی بالای موضوع بحث احاطۀ کلامی و آگاهی لازم را ندارد.
در مقابل کسانی که مخاطب و یا همصحبت این ها اند، بدون این که از صحبت طرف چیزی به دست آورند، با طرح انبوهی از مسائل بدون ربط مواجه گردیده، وقتی که هم می خواهند جانب مقابل بحث را ترمیم و سرراست نمایند، آغازگر بحث بدون در نظرداشت صحبت طرف مقابل، میان بحث دویده و صحبت جانب مقابل را قطع می نماید و موضوع دیگری را که به بحث قبلی کدام رابطه ای ندارد، مطرح می کند. این خود نشانۀ ناشی بودن فرد بوده به مشکل بحث قبلی می افزاید.
بهترین روش این است که قبل از وارد شدن به بحث معین، آراء موافق و مخالف دیگران را مطالعه کرده و با حضور ذهنی و آمادگی در زمینۀ مورد بحث، وارد صحبت شویم. باید قبل از ابزار نظر نزاکت های بحث و سخن خود را بدانیم. باید به جانب مقابل خود فرصت دهیم تا صحبتش را به اتمام برساند تا عمق مطلب و سخن وی را دریابیم که چه می خواهد بگوید و در زمینه از کدام سطح معلومات برخوردار می باشد. نباید در جریان بحث مطروحۀ خویش از کلمات رکیک، نیشدار و توهین آمیز استفاده نمائیم. باید در جریان صحبت همواره عفت و زیبائی کلام را در نظرداشته باشیم، که این خود به وزین بودن شخصیت ما خواهد افزود.
نباید هیچ گاهی در جریان بحث از شاخی به شاخی پریده و کوشش ما بر این باشد که باید توأم با آگاهی لازم از موضوع بحث و به طور منظم و سیستماتیک بحث کنیم. نباید هیچ گاهی هم در جریان صحبت فردی دویده و از گلوی وی بگیریم. این زشت ترین نوع برخورد در جریان صحبت های روزمره و خاصتاً سیاسی می باشد که شخص مرتکب آن را خیلی کوچک و خوار جلوه داده و باعث قطع صحبت و دلخوردگی جانب مقابل می گردد.
در جریان صحبت های سیاسی باید نزاکت های چگونه نشستن، چگونه به جانب مقابل دیدن، چگونگی حرکات خود و نوبت را رعایت نمود که این خود به سنگینی و وقار شخصیت فرد می افزاید. وقتی کسی در جلسۀ بحث دو نفری یا بیشتر صحبت می کند، باید از صحبت های طرف یاداشت برداشته و به نوبۀ خود روی آن تبصره و یا علیه آن استدلال نماید.
هستند کسانی که در جریان بحث های سیاسی بدون در نظرداشت مکان و محیط به آواز بلند صحبت نموده و یا این که یک کشه عاشق صحبت و بیان خویش اند و نوبتی هم برای بیان دیگران نمی دهند، که این عمل باعث رنجش و ملالت دیگران می گردد. صحبت های سیاسی را باید با شکیبائی تمام پیش برد. نباید با برخورد های شتابزده و بدون پی بردن به کنه نظرات طرف بحث، نتیجه گیری کرد. در صورت ایجاب، می توان بحث را در نوبت های متواتر ادامه داده تا با آمادگی های دو طرف، بحث مورد نظر به نتیجۀ منطقی برسد.
کوشش نمائیم که استدلال و نقاط نظر ما در جریان بحث برای دیگران صریح، سازنده و قابل فهم بوده و حتی الامکان بتواند به روشنگری در مورد بعدی از ابعاد موضوع کمک کند.
صراحت کلام و شفافیت در بحث سیاسی اصل مهم است. این اصل به خصوص برای ذوات ملی، دموکرات و انقلابی مهم است که در موضعگیری ها و بیان دیدگاه های سیاسی خویش، آشکارا از منافع ملی و منافع تاریخی توده های ستمکش کشور که سازندگان واقعی تاریخ و نیروی حقیقی تولید و نمایندۀ رشد و بالندگی اند، دفاع کنند.
در بیان ایرادات خود نباید صحبت جانب مقابل را کاملاً رد و یک قلم رویش خط بطلان کشید. باید از لحظ علمی نظر جانب مقابل خود را تجزیه و تحلیل دیالکتیکی نموده و به کمک استدلال منطقی و با ارائۀ فاکت ها، امار و ارقام تضاد را در بیان و دیدگاهش دریافته و کاه را از گندم جدا کنیم تا جانب مقابل خود مجاب شود به این که این مقدار از سخنانش از لحاظ منطق دیالکتیکی درست نبوده است. هدف از پیشبرد بحث های سیاسی میان دو یا چند فرد، رسیدن به همزبانی و همسوئی در دیدگاه ها و اتخاذ نتیجه گیری مشترک منطقی روی مسائل مورد اختلاف است و در صورت نیل به هدف، به نوبۀ خود به امر مبارزۀ مشترک نیرو های سیاسی مترقی، تصیح تفکر توده ها و مبارزات توده ئی علیه دشمنان عمده و قسم خوردۀ خلق ما کمک می کند.
هیچ گاهی هم در طول زندگی مبارزاتی و در جریان بحث با همفکران و یا مخالفان فکری ــ سیاسی خویش در هر سطحی، نکوشیم تا فهم، دانش و تجربۀ خود را به منظور خورد ساختن طرف به کار گرفته و تلاش نکنیم به مدد قدرت استدلال(در واقع سفسطه) سیاه را سفید ثبوت کنیم. به کمک سفسطه حقائق را وارونه جلوه دادن با استفاده از کم فهمی دیگران، آنان را مجاب ساختن و بر هنر خود مباهات ورزیدن و فخر فروختن، نکوهیده ترین شیوه ایست که به هیچ صورت با اصل استدلال منطقی و تواضع و اخلاق سیاسی افراد مترقی و انقلابی سازگاری ندارد.
باید پیوسته فهم خود از اجزای جهانبینی علمی و روش دیالکتیکی را با مطالعات پیگیر ارتقاء دهیم تا در پرتو آن بتوانیم از این موضع فکری و کاربست روش دیالکتیکی در تحلیل و بررسی مسائل و در جریان عمل انقلابی به شناخت دقیق از اوضاع و پدیده های تازه رسیده؛ و بدین ترتیب هم در امر به پیش راندن جامعۀ خویش مدد رسانیده و هم به تولید فکری بپردازیم تا این فرآورده های فکری ما در امر ارتقای آگاهی اجتماعی روشنفکران مردمی و توده های خلق سودمند افتد.